نگاه همه به پرده سینما بود.
(جشنواره فیلم های 10دقیقه ای ...)
اکران فیلم شروع شد.
شروع فیلم: تصویر سقف یک اتاق بود...
دو دقیقه از فیلم گذشت
چهار ديقه ديگر هم گذشت
هشت دقیقه ی اول فیلم تنها تصویر سقف اتاق بود!
صدای همه درآمد.
اغلب حاضران سالن سینما را ترک کردند.
ناگهان دوربین حرکت کرد و آمد پایین
و به یک كودك معلول قطع نخاع خوابیده روی تخت رسید..
جمله زیرنویس فیلم: این تنها 8 دقیقه از زندگی این انسان بود و شما طاقتش را نداشتید.
قدر زندگیتان را بدانید!!!!
مطالب مرتبط
نظرات این مطلب
آرش | 22:08 - 1394/10/19/6 |
سلام وبت واقعا عالیه..موفق باشی |
هَدی♠ӇƛƊƳ♠ | 18:21 - 1394/9/4/3 |
از "درخت" پرسیدم چرا "پیر" شدی "خنده تلخی" کرد و گفت: وقتی تو "رفتی" "یارت" با "دیگری" زیر "سایه" ام مینشست و به تو "میخندید!"... |
OMID | 19:33 - 1394/9/1/7 |
کاش باران بودم و غم پنجره را می شستم و به هر کس که پس پنجره غمگین مانده از سر عشق ندا میدادم پاک کن پنجره از دلتنگی که هوا دلخواه است گوش کن باران را که پیامی دارد دست از غم بردار زندگی کوتاه است باز کن پنجره را روز نو در راه است |
آخرین مطالب
عشق های امروزی (1394/12/24 )
فیلم زیبا (1394/12/24 )
دیوانه (1394/12/22 )
انتقام (1394/12/18 )
داغونم (1394/12/18 )
دلت نشکنه (1394/12/18 )
یادت نره (1394/12/18 )
عشق من (1394/12/17 )
می دانی رفیق (1394/12/17 )
left in live (1394/12/16 )
دلتنگی (1394/12/16 )
زیبا ترین پایان عاشقانه (1394/12/16 )
فرق نمی کند (1394/12/16 )
درد (1394/12/16 )